"کتاب زندگی ام ورق می خورد و خوشحالم که بر روی یک صفحه نایستاده بودم و در حال حرکت بوده ام. زیرا دیده ام بسیاری را که شخصیت های معتبر و برجسته و حتی دانشمند هستند و اهل کتاب معرفی شده اند ولی از اول تا آخر عمرشان کتاب زندگی را گشوده و بر روی یک صفحه خیره مانده اند و من نمیدانم چه میکنند که صفحه هرگز به آخر نمی رسد." این متن رو خرداد دو سال پیش تو وبلاگم گذاشته بودم. الان که فکر میکنم انگار نه تنها روی یک صفحه نبودم بلکه شاید به زور خودم رو به اخرای صفحه صفحه ,کتاب ,کتاب زندگی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تیم تولید محتوای بهیدو آقاي ترشیده (پسر ترشیده سابق) شبکه اجتماعی فیسنگاه بروزترین اخبار و تحلیلیهای خبری تعمیر ماشین ظرفشویی ویرپول - نمایندگی مجاز ویرپول فروشگاه ساتو الکترونیک hayealssalat فیلم , اهنگ , خبر , سریال پالت چوبی